mobilon



بازی های استودیو Quantic Dream همیشه خاص و عجیب بودند و همیشه سعی دارند داستانی متفاوت را با حالت هایی متفاوت روایت کنند. گاه برخی ها عاشق بازی هایش می شوند، برخی ها از آن ها خوش شان نمی آید و حتی گاهی برخی آن ها را اصولا بازی ویدیویی نمی دانند چرا که برخی ها می گویند کارهای دیوید کیج آثاری هنری است و البته گاهی هم می گویند که این ها اصلا نه بازی هستند و نه اثر هنری، بلکه یک فیلم بلند هستند که به جای بازی کردن، می توان آن ها را در یوتیوب تماشا کرد. این موضوع برای بازیDetroit: Become Humanنیز صدق می کند و مخالفان و طرفداران زیادی را از همین حالا برای خود دست و پا کرده است. هنوز برای این که تصمیم بگیریم این بازی یک شاهکار خواهد شد یا یک اثر خسته کننده زود است. این بازی سعی دارد یک پازل چند هزار تیکه ای را در برابر ما قرار دهد، با کلی شخصیت و داستان متفاوت که در نهایت همه آن ها با هم گره خواهند خورد. همچنین نمی توان حتی دقیقا از داستان آن چیزی بیان کرد و حتی تئوری های متفاوتی را نیز مطرح کرد. بنابراین تنها راهی که تا زمان انتشار بازی می توان برای فروکش کردن کنجاوی مان در مورد این بازی انجام داد، مصاحبه با خود سازنده بازی، یعنی دیوید کیج است.

دیوید کیج، موسس استودیو فرانسویQuantic Dream، کارگردان، نویسنده و تهیه کننده بازی Detroit: Become Human در مصاحبه ای اختصاصی با مجله GamesTM صحبت خود را اینگونه آغاز کرد:

اصلی ترین آرزوی من این است که مردم بازی Detoriot: Become Human را طوری در خاطرشان به یاد بیاورند که پس از تجربه این بازی، انگار چیزی برای همیشه در دل و ذهن آن ها باقی مانده است. دقیقا همانند بهترین فیلمی که در زندگی شان دیده اند، یا بهترین کتابی که در طول عمرشان خوانده اند، تبدیل به وجود آن ها شود، تبدیل به یک فرهنگ شخصی برای آن ها شود. برای من، به عنوان خالق بازی، این بهترین هدیه ای است که هر سازنده بازی می تواند از طرفدارانش دریافت کند. اینکه فقط یک بازی، فقط و فقط یک بازی برای آن ها به چنین سطحی برسد و امیدوارم بازی Detroit چنین شانسی داشته باشد.

Detroit: Become Human

دیوید کیج سعی کرده تا برای ارتباط بیشتر بازیکن با دنیای بازی، محیطی بسیار واقعی با زمان حال خلق کند. دنیای بازی شبیه به زمان حال است، اما تکنولوژی در آن حرف اول و آخر را می زند

استودیو کوانتیک دریم در دو دهه گذشته همیشه در حال تغییر و تحول دنیای بازی ها به شیوه خود بوده است. شیوه آن ها این بوده که بازی های ویدیویی صرفا دکمه زنی ها و تیراندازی ها و هیجانات ساده نیستند، بلکه می توان در کنار آن ها، داستانی کاملا تعاملی ارایه داد. البته این استودیو همیشه قادر نبوده چنین هدفی را عملی کند، یا حداقل آن قدر تاثیرشان عظیم نبوده که صنعت گیم را بلرزاند، اما به روش خود، بازی های خارق العاده ای مثلFahrenheitوHeavy Rainرا عرضه کرده که واقعا از ذهن و خاطر طرفداران پاک نمی شود. اما یکی از نکاتی که در مورد بازی Detorit Become Human وجود دارد این است که این بازی، بیشتر از دیگر بازی های این استودیو قبل از انتشار خود حسی دوگانه به بازیکنان می دهد. این که آیا این بازی آن حس بازی های کوانتیک دریم را خواهد داشت؟ آیا با وجود این همه داستان و شخصیت، سرانجام روایت بازی شه خواهد بود یا همانند اثری مثل هوی رین تاثیری عجیب روی بازیکنان خواهد گذاشت؟ این بازی بیشتر از دیگر آثار استودیو حالتی علمی تخیلی گونه دارد و قرار است تعامل اندرویدها با انسان ها را نشان دهد، آن هم نه یک داستان و نه یک شخصیت، بلکه شاهد سه شخصیت کاملا متفاوت با ده ها داستان مختلف هستیم.

داستان دیترویت درون یک قالب ماجراجویی، در آینده ای نزدیک روایت می شود، جایی که مردم در عصری قرار دارند که اندرویدها مجبور هستند حتی ساده ترین کارهای انسان ها را نیز انجام دهند. کمپانی سایبرلایف، بزرگ ترین توزیع کننده اندرویدها به شمار می رود و مردم جهان را متقاعد کرده که این اندرویدها هیچگاه خطری نخواهند داشت و به طور کامل تحت کنترل هستند و وظایف خود را انجام می دهند. به خاطر رفتار بسیار طبیعی این اندرویدها، انسان ها حسی به آن ها دارند که انگار شبیه فرزندشان هستند، البته نه از نظر احساسی، بلکه انسان ها آن ها را به فرزند خواندگی پذیرفته اند تا وظایفشان را همانند یک برده انجام دهند و هیچگاه خسته نشوند و اعتراضی هم نکنند. نکته جالب توجه این است که ما در دنیای واقعی نیز، بسیار دنبال محقق شدن چنین چیزی هستیم. رباتی که احساس نداشته باشد، خسته نشود و به راحتی تمام وظایف را انجام دهد؛ دنیای ما واقعا به سوی چنین چیزی در حال رشد است و شاهد ربات های عجیب و غریب و بسیار طبیعی هستیم. پس می توان گفت بازی دیوید کیج به آن صورت هم تخیلی نیست، بلکه او دقیقا دست روی چیزی گذاشته که هم آرزوی انسان هاست و هم ترس انسان ها؛ حسی مخلوط و ترکیب شده که دیوید کیج امیدوار است بتواند آن را در بازی Detroit به همه نشان دهد. کیج در این باره می گوید:

امروزه تکنولوژی به جایی رسیده است که اندرویدهای انسان نما چیزی غیر طبیعی و وحشتاک در زمان حال نیستند. اما این تخیل همیشه با ما وجود دارد که تصور کنیم ۲۰ سال دیگر این اندرویدها به چه جایگاهی خواهند رسید. بنابراین ما نمی خواستیم اثری خلق کنیم که در دنیای امروزی وجود نداشته باشد، حداقل اندرویدهای بسیار طبیعی امروزه در بسیاری از آزمایشگاه ها در حال آماده شدن برای آینده هستند. ما می خواستیم محیطی بسیار واقعی را در بازی Detroit داشته باشیم و دلیل ما این است که دوست داریم بازیکنان به راحتی با دنیای بازی ارتباط برقرار کنند. بعید می دانم که ۲۰ سال آینده، شاهد تفاوت بسیار چشمگیری نسبت به امروزه باشیم، بله درست است که پیشرفت می کنیم، اما نه آن قدری که تبدیل به دنیایی دیگر شویم. منظورم این است که خبری از آن آینده ای که در فیلم های علمی تخیلی می بینیم نیست. بنابراین ما می خواستیم با حفظ دنیای امروزی و در عین حال ایجاد پیشرفت هایی چشمگیر در تکنولوژی، بازی مان را باورپذیرتر کنیم.

Detroit: Become Human

دیوید کیج سعی دارد با ترکیب و کنار هم قرار دادن تکنولوژی های پیشرفته و چشمگیر آینده و عادات و زیبایی های زندگی امروز، عنصری آشنا و در عین حال درگیر کننده را ایجاد کند. جایی که در دو سمت، چه انسان ها و چه اندروید هایی که احساس دارند، خوب و بد بین آن ها پیدا می شود و همین مورد بر پیچش داستان نیز تاثیری فراوان خواهد داشت.

درام، هسته اصلی تجربه بازی خواهد بود. Detroit Become Human در مرکز گروهی از اندروید ها قرار دارد که متوجه احساسات درون خود خواهند شد و به آرامی شروع به نمایش رفتار و عواطف انسان گونه می کنند و در برابر آن سردی و عوامل خشنی که در ذره ذره چیپ های شان قرار دارد ایستادگی می کنند. با شکوفا شدن چنین اتفاق انقلابی در دنیای تکنولوژی، ترس و رفتارهای نامناسب در جامعه گسترش می یابد و در نهایت آژانسی به وجود خواهد آمد که این آشفتگی را کنترل کند؛ حال با خشونت یا با ت.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سخن عشق k-sheshom-dm وبلاگ شخصی سمیراج navdunas گروه بهداشت ترجمه پارس 68 سلامت و نشاط در کنار خانواده با ((salamat 95)) frectaltkuhsar وب سایت رسمی سرتیپ قاسم فراوان مطالب اینترنتی